دوشنبه، دی ۶

این بوی عبیر آشنایی


خط ‏‏‏الرأس مهر

محك خوب بودن يا بد بودن حرفا و مفيد و بي فايده بودنشون، مقدار دوري و نزديكي اونا به خط الرأس محبته. هر چه كلام از مهر دورتر بي فايده تر.

یکشنبه، دی ۵

در سعادت آباد

اينجا سعادت آباد است
يك نفر، يك نفر ديگر را با چاقو زده
و بالاي سرش ايستاده تا جان بكند
ناراحتيه شكست تو كارايي از همه بيشتره
كه آدم قبلش به پيروز شدنش توي اون كارا يقين داره

شنبه، دی ۴

چنانم کرد

عشق تو مست و کف‏زنانم کرد
مستم و بی‏خودم چه دانم کرد

شکرینست یار حلوایی
مشت حلوا در این دهانم کرد
تا گشاد او دکان حلوایی
خانه‏ام برد و بی دکانم کرد

خلق گوید چنان نمی‏باید
من نبودم چنین چنانم کرد

اولن خم شکست و سرکه بریخت
نوحه کردم که او زیانم کرد
صد خم می به جای آن یک خم
درخورم داد و شادمانم کرد

در تنور بلا و فتنه‏ی خویش
پخته و سرخ‏رو چو نانم کرد
چون زلیخا ز غم شدم من پیر
کرد یوسف دعا جوانم کرد

می‏پریدم ز دست او چون تیر
دست در من زد و کمانم کرد
پر کنم شکر آسمان و زمین
چون زمین بودم آسمانم کرد
از ره کهکشان گذشت دلم
زان سوی کهکشان کشانم کرد

نردبان‏ها و بام‏ها دیدم
فارغ از بام و نردبانم کرد

چون جهان پر شد از حکایت من
در جهان همچو جان نهانم کرد

چون مرا نرم یافت همچو زبان
چون زبان زود ترجمانم کرد
چون زبان متصل به دل بودم
راز دل یک به یک بیانم کرد
چون زبانم گرفت خون‏ریزی
همچو شمشیر در میانم کرد

بس کن ای دل که در بیان ناید
آن‏چه آن یار مهربانم کرد

رومی

رابطه

رابطه مستقیمی هست بین افزایش قیمت بنزین با آمار ازدواج !!!
حوصله تشریحش رو ندارم اما هست

چهارشنبه، دی ۱

یلدانه

فک کنم فال همه مردم ایران تو این شب یلدایی که گذشت همون شعر معروفه بود که
دیدم به خواب خوش که دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
چهل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دو ساله بود

تعبیرش هم اینه که ای صاحابان فال (یعنی ای ملت ایران)، این خوابایی که گل و بلبل می‏بینید از رفاه اقتصادی و اینا همش چپه به خاطر سنگینیه شامیه که خوردین و همین که در آینده نزدیک یه نون خشک گیرتون بیاد بخورید هم وابسته‏ست به طرح هدفمندسازی یارانه‏ها که دولت داره اجرا می‏کنه و این چهل سال (بلکم بیشتر) که دهنتون سرویس شد اصلن کافی نیست و کیلید دهن سرویسی اصلی دست شراب دوساله یا یه مشت گوساله یا یه بچه احمق پنج ساله یا این‏طور چیزاست.

سه‌شنبه، آذر ۳۰

هر سال

جوون که بودم
یادم هس می‏شد چن جا توی تهرون غذای خوب پیدا کرد
ینی جایی که واسه غذاش بری اونجا
چن روز پیشا هر جور حساب می‏کردم
جایی که بشه توش غذای خوب خورد به غیر از یکی دو مورد
چیزی یادم نمیومد

دوشنبه، آذر ۲۹

هایکوی توت‏فرنگی

* * * * *
* * * * * * *

دوازده توت‏فرنگی

(براتیگان، توکیو، 22 می 1976)

شنبه، آذر ۲۷

لباس‏های زمستانی‏ات را فراموش نکن


من هرگز نمی‏خواستم از عشق برجی بیافرینم، مه آلود و غمناک با پنجره‏های مسدود و تاریک
دوست داشتن را چون ساده‏ترین جامه‏ی کامل عید کودکان می‏شناختم
هلیا !!
تو زیستن در لحظه‏ها را بیاموز
و از جمیع فرداها پیکر کینه‏توز بطالت را میافرین
مرگ سخن دیگریست
مرگ سخن تازه‏ایست
و من دیگر با تو از نهایت‏، سخن نخواهم گفت
که چه سوگوارانه است تمام پایان‏ها
رجعتی باید هلیای من
رجعتی دیگر باید
به حریم مهربانی گل‏های نرم ابریشم
به رنگ روشن پرهای مرغ دریایی
به باد صبح
که بیدار می‏کند
چه نرم، چه مهربان، چه دوست
رجعتی باید هلیای من !
به شادمانی پر شکوه اشیا
لباس‏های زمستانی‏ات را فراموش نکن
(نادر ابراهیمی، بار دیگر شهری که دوست می‏داشتم، نشر روزبهان)

تجاوز دولتی

می‏شه با ارسال یک عدد به یه شماره خاص
سرویس GPRS رو فعال یا غیرفعال کرد
می‏شه با ارسال یک پیامک از مبلغ و جزئیات قبض تلفن همراه تا هر لحظه مطلع شد
می‏شه با یک تماس رایگان قبض رو به صورت غیرحضوری پرداخت کرد
اما برای این‏که این پیام‏های گه تبلیغاتی نیان برات
باید با در دست داشتن سند و مدارک شناسایی معتبر
بری مراکز دولتی مخابراتی که از 8 صبح تا 2 ظهر بیشتر کار نمی‏کنن
فرم مربوطه رو پر کنی
به این می‏گن تعریف مختصر و مفید
تجاوز نرم دولتی
و البته کاملن قانونی

سه‌شنبه، آذر ۲۳

از سعدی

گاهی شنیده می‏شود که اهل ذوق اعجاب می‏کنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است ولی حق این است که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفته است بلکه ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموخته‏ایم سخن می‏گوییم. (محمدعلی فروغی، کلیات سعدی، انتشارات امیرکبیر)

دوشنبه، آذر ۲۲

کافه


اسطوخودوس

با یک متر فاصله
بهداشتی و متین
حرف‏های خیلی مهم سیاسی زدیم
و به ریشه‏های اخلاق رسیدیم
چای خوردیم
و بیسکوییت
و شکلات هفتاد درصد
با عرق اسطوخودوس
که پایین آورنده تب است
و بغض روشنفکری
از غصه فقدان کاناپه
که بر کف سنگ سرد خانه
خوب دانستیم‏اش
از عرفان ابوسعید
و بوسه‏های شوخ
رسیدیم به اتهامات مربوط به دلبری
و خانه خراب‏کنی
و بعد از اخم تند زنانه‏ای
که سی و چند ساله بازی‏اش گرفته بود
پرتاب شدیم به دو سیاره‏ی خیلی دور
همچنان که از آنها آمده بودیم
و آرزوهای خوب
برای مردمان سیاره‏های دیگر

آذر 89

یکشنبه، آذر ۲۱

بارین

هواشناسی گفته امروز بارون میاد
امیدوارم مثل همیشه نرینه

شنبه، آذر ۲۰

جمعه، آذر ۱۹

خار

وقتی یه جایی از بدن خارش می‏گیره
دقیقن همون جاس که می‏خاره
نه یه میل بالاتر نه یه میل پایین‏تر
فقط خاروندن همون جاس که آرومت می‏کنه

پنجشنبه، آذر ۱۸

فقط

باران دروغ
فقط در فارسی وان

بس

باغ تفرج است و بس
میوه نمی‏دهد به کس
جز به نظر نمی‏رسد
سرو درخت قامت‏اش
(سعدی)

حساب را

به حساب خودتون برسيد
وگرنه
حسابتونو مي رسن

چهارشنبه، آذر ۱۷

چهارشنبه


قال را

از منظری
آدما دو دسته می‏شن
اونایی که قال می‏زارن
اونایی که قال گذاشته می‏شن

سه‌شنبه، آذر ۱۶

فیه ما فیه

سخن را چو بسیار آرایش می‏کنند، مقصود فراموش می‏شود. بقالی زنی را دوست می‏داشت، با کنیزک او پیغام‏ها کرد که من چنینم و چنانم و عاشقم و می‏سوزم و آرام ندارم و بر من ستم‏ها می‏رود و دی چنین بودم و دوش بر من چنین گذشت. قصه‏های دراز فروخواند. کنیزک به نزد خاتون آمد و گفت : بقال سلام می‏رساند و می‏گوید که بیا تا تو را چنین کنم و چنان کنم. گفت : به همین سردی ؟!!!! گفت : او دراز گفت اما مقصود این بود. اصل، مقصودست باقی درد سرست. (رومی، فیه ما فیه)

یکشنبه، آذر ۱۴

تذکرة الاولیاء

نقل است که درویشی در آن میان از او [حسین بن منصور حلاج] پرسید که عشق چیست ؟!! گفت امروز بینی و فردا بینی و پس فردا بینی. آن روزش بکشتند و دیگر روزش بسوخته و سوم روزش بر باد دادند. (عطار، تذکرة الاولیاء، باب هفتاد و دوم)

یکشنبه، آبان ۲۳

دختر مدیر سیرک

هنگامی که روزی در پایان ماه اوت، ماریا نزد من آمد و گفت که روابط ما باید پایان پذیرد، شگفت‏زده نشدم. این گفته تنها غمگینم کرد. دچار احساس حماقت شدم. درست همان اندازه ... که دختران پس از چند بار معاشرت با من و نادرست درآمدن تصورشان مبنی بر پایه‏گذاری ارتباطی پایدار با من، به آن دچار می‏شدند. (جاستین گاردر، دختر مدیر سیرک، اصغر اندرودی، نشر گندمان)

آن را که خبر شد خبری باز نیامد

این اولین پست است در صبحدمی پاییزی از تهران و مردی آن را می‏نویسد که شب تا صبح نخوابیده است. او وبلاگی دارد که نوشتن در آن به شدت حریم خصوصی‏‏‏اش را به گائیدن داده و سعی می‏‏کند جایی بنویسد که کسی نداند.