سه‌شنبه، تیر ۶

بار آخر

هیچی به اندازه تکرار یه اشتباه آدمو اذیت نمی کنه. در شرایطی که بار قبلی به خودت گفته بودی این بار آخره.

شنبه، تیر ۳

کلن لحظه شکستن مقاومت لحظه دردناکیه. شکستن مقاومت یه محاصره، یه اعتصاب، یه تیم فوتبال، یه عشق. شکستن هر مقاومتی یه جورایی تراژدیه.

سه‌شنبه، خرداد ۳۰

در فشار روانی آوردن

فک کنم زنه منتظر تاکسی بود، اما چنان جلوش ترمز کردم که تو رو دربایستی موند از خیابون رد شد.

ولش

قبلن به دوستام می گفتم ریپورت کنید. الان فمیدم که بی توجهی بهتره. خسته میشه. عکسو میشه دزدید. اسمو میشه دزدید. رسمو که نمیشه دزدید ....

چهارشنبه، خرداد ۲۴

آخر

این درست ...
که زمانه خراب شده
که وضع مردم بد است
که بوی گند گرفته همه جا را

این درست که روزگاری
که زیاد هم دور نیست
مادربزرگ گنجه ای داشت
درش که باز می شد
خاطرات مثل گنجشک ها
می پریدند بیرون
و ما برای فرزندانمان
برای نوه هایمان
خیلی اگر هنر کنیم
یک هارد اکسترنال
بگذاریم به یادگار
که اگر وقت کردند
دنبال فایل عکس های خانوادگی بگردند
یا ببینند پدربزرگشان
چه می دیده
چه گوش می داده
چه غلطی می کرده
.....
یا اینکه میزان مهر میان ما
میزان عشقی که به هم می دهیم
وابسته شده به پهنای باند
و سرعت
و سرعت
و سرعت ....
.....
این ها همه درست
وضع خراب است، قبول

اما دلیل نمی شود
هر کس که آنتی ویروسش به روز است
حالش هم خوب باشد
هر کس که فرندهای فیس بوکش زیاد است
تنها هم نباشد
هر کس فالورهای توییترش زیاد است
کسی هم به حرفش گوش کند
اینها دلیل نمی شود
اینها برای ما کافی نیست
این درست
که وضع خراب است
اما
ما هم آدمیم ...


سه‌شنبه، خرداد ۲۳

مردم

چه به خودشان می گیرند ....

دوشنبه، خرداد ۲۲

فضانورد

به دلم افتاده
اگر آن آینه برنجی را
از نمایشگاه آن بیوه زن تنها
برایت می دزدیدم
اگر آن شب سیزدهم
در آغوش می گرفتمت
از خانه تاریک با هم فرار می کردیم
و صورت ترسیده ات را با دو دست
می گرفتم جلوی صورتم و یواش می گفتم :
"نترس ... من اینجام"
الان
به جای این
که پی بخت ناکوکت
رفته باشی کره ماه
اینجا
کنار دست من
لمیده بودی و با هم
چرت عصرگاهی می زدیم.

فروردین نود

++++++++

یکشنبه، خرداد ۱۴

واقع یت

من فقط تو این دنیا
یک کار بلدم
ینی فقط یه کار ازم برمیاد
اونم این که شعر بخونم
فقط همین یه پیشه رو بلدم

جمعه، خرداد ۱۲

اگر

اگر
همین انتظار نا امید رسیدن نامه ای نبود از تو
این ایمیل لعنتی را
سال به سال هم
چک نمی کردم