سه‌شنبه، شهریور ۲۵

ز بامی که برخواست ...

 توی عکاسی فائز زنی نشسته بود که پنجاه و خورده ای سال، سن داشت.داشت با آقای فائز حرف می زد و آقای فائز داشت عکس های من را برش می داد. روبروی زن عکس قدی مردی جوان بود که چندان هم خوشتیپ و زیبا نبود و اصلن نمی دانم چرا آن عکس را به عنوان مثلن تبلیغ عکس قدی آنجا گذاشته بودند. یا شاید هم اشتباهی دو تا چاپ گرفته بودند و دلشان نمی آمد دور بیندازند.
زن میانسال عینکش را داد بالا و به عکس خیره شد. -آقای فائز، این داماده ؟

فائز نیم نگاهی به عکس انداخت و گفت :
-بعله، داماده

زن آهی کشید و گفت :
- چقدر جوووونه ....


شنبه، شهریور ۲۲

کاش نوار را به دوچرخه سواری می بردم

در ایام نوجوانی
در مملکت کفر که بودیم
یک شب در کنار سطل زباله بین طبقات
همین که بش می گن شوتینگ
و اونجایی ها بهش می گفتن موسر
یک فیلم VHS پیدا کردم
یواشکی به خونه آوردم و توی دستگاه ویدئوی آکائی خونه گذاشتم
(که دزد برد)
یه صحنه دیدم و اژکت کردم
یه زن لخت بود که داشت می رقصید
بعدها فهمیدم که به همچی فیلمی می گن فیلم پورن
فیلم رو بردم زیر متکا گذاشتم که صبح
وقتی پدر و مادرم رفتن 
تماشاش کنم
فردا صبح پدر و مادرم جایی نرفتن
من رفتم دوچرخه سواری و فیلم را جایی پنهان کردم
آنها ظهر از خانه بیرون رفتند
من هم با شوق
-شوقی مثال زدنی و عجیب-
از همان شوق هایی که یک پسر تازه بالغ می تواند به تماشای اندام یک زن داشته باشد
رفتم خانه و فیلم را توی همان دستگاه ویدئو که شرحش رفت گذاشتم
و فقط اخبار تلویزیون در آن ضبط شده بود
یک بخش خبری کامل
صد بار نوار را عقب و جلو کردم
و حتی تصویر آن زن برهنه جذاب هم در آن نبود
خیلی غمگین شدم
یادم هست چند بار دیگر به هوای اینکه اشتباه کرده ام
نوار را توی دستگاه گذاشتم و عقب و جلو بردم
اما همه ش اخبار بود
ماجرا گذشت
و بعدها من فکر می کردم که تصویر آن زن را تخیل کرده ام
و پدر و مادرم هم تا حالا در مورد این جنایت فقط سوت زده اند
و این یکی از حسرت های نوجوانی ام بود
که کاش نوار را با خودم به دوچرخه سواری می بردم

شهریور ۹۳

دوشنبه، شهریور ۱۰

بووو

از آدم هایی که هیچ وقت عصبانی نمیشوند
و همیشه بر خودشان کنترل لازم را دارند
بترس
آنها که رو در رو بهشان فحش می دهی
لبخند سیاست مدارانه ای می زنند
دستشان را روی شانه ات می گذارند
و آرام در گوشت زمزمه می کنند که : 
"بیخیال ارزششو نداره"
به این آدم ها که رسیدی 
فرار کن