چهارشنبه، تیر ۲۹

مشق دمکراسی

حالا که اکران فیلم پایان نامه تقریبن تمام شده شاید بشود پرسید که چرا باید فیلم پایان‏نامه تحریم شود ؟؟ چرا باید بازیگرانش برای انجام یک پروژه سینمایی که لزوما هم با اهداف آن اعلام موافقت نکرده‏اند، فحش بخورند ؟؟ چرا به جای این که فیلم را نقد فنی و اصولی کنیم، فحاشی و تندروی راه انداخته ایم ؟؟ چون این فیلم موافق نظر ما نیست ؟ یا چون این فیلم از طرف‏ نهادهای خاص در قدرت حمایت می‏شود ؟ چون کارگردانش فلانی و تهیه کننده اش بهمانی‏ست ؟

پایان‏نامه فیلم خیلی خوبی نبود. فیلم خیلی بدی هم نبود. شاید اگر کارگردان فیلم به جای ساخت آن در بستر سیاسی و با اهداف خاص، یک فیلم صرفا جنایی می‏ساخت، فیلم خیلی خوب‏تری می‏شد و حتی می‏توانست در گیشه هم یک موفقیت نسبی پیدا کند. علاوه بر این، کارگردان نشان داد که هیچ شناخت خوبی نسبت به تظاهرات و راهپیمایی‏های دو سال اخیر در تهران ندارد و در بطن آنها نبوده و کار میدانی قابل قبولی هم نکرده و این را می‏شد از دیالوگ‏های بی‏مزه سیاسی بین متصدی فروشگاه صحافی با دانشجوها، یا آن مثلن تظاهرات خنده‏دار توی دانشگاه و یا گفت‏ و گوهای بچه ها در خانه خالی برج نیمه کاره فهمید. حالا این‏که کارگردان جوان و کم تجربه، چرا سراغ چنین موضوعی با چنین رویکردی رفته بماند و اینکه تهیه کننده فیلم و حامیان آن افرادی با وابستگی‏های خاص سیاسی هستند موضوع حرف من نیست.

مسئله دقیقن اینجاست که مگر می‏شود با این دلیل که آزادی برای نظرات همه مهیا نیست، آزادی را برای بقیه هم مسدود کرد ؟ کلاهداری یا شمقدری یا ده‏نمکی یا هر کس دیگر طبق شعارهای خود ما، حق دارند هر چه خواستند بگویند و بنویسند و بسازند. مگر نباید آزادی برای همه باشد ؟ ما باید سعی کنیم که جعفر پناهی و بهمن قبادی هم بتوانند هر چه می‏خواهند در این مملکت بسازند نه اینکه کاری کنیم که دیگران هم نتوانند. پایان‏نامه نظرش این است که جنبش سبز را انگلیسی‏ها ساخته‏اند و انگلیسی‏ها در ایران آدم کشته‏اند. خوب نظرش را باید بگوید.

در مورد بازیگرها و عوامل فیلم هم، مگر یک بازیگر تعهد داده که با نظرات کارگردان فیلمی که در آن بازی کرده، موافق باشد ؟ چه بسیار فیلم‏ها که در دنیا ساخته شده و بازیگرانی در آنها بازی کرده‏اند و اصلن هم هیچ ربطی به آرمان‏های مورد نظر سازندگان نداشته‏اند. کار حرفه‏ای همین طوری است.

بیایید یک فرض فانتزی بکنیم. اگر جمهوری اسلامی اصلن کلن ساقط می‏شد، آیا موافقین آن حق نوشتن و فیلم ساختن و کار فرهنگی داشتند یا نه ؟ آیا ده نمکی حق داشت اخراجی های 4 را بسازد ؟ آیا کلاهداری و شمقدری و امثالهم می توانستند فیلم بسازند و آرمان های مورد نظر خودشان را تبلیغ کنند ؟ به نظرم اینهایی که امروز این همه به فیلم هایی مثل پایان نامه و اخراجی ها می تازند، همان هایی هستند که اگر معاونت سینمایی وزارت ارشاد دستشان بود، چنان ممیزی راه می انداختند که از خجالت ممیزی امروز وزارت ارشاد در می آمدند.