یکشنبه، مرداد ۸

نظریه

ما نود و نه درصد واکنشی زندگی می کنیم. بیشتر کارهایمان، شغلمان، روابطمان، تفریحاتمان حتی واکنشی هستند. واکنشی به فشارها و اتفاق ها و نیازها و کلن اکت های محیط یا محیط های بیرونی. خیلی کم پیش می آید و شاید اصلن پیش نیاید که ما ابتکار عمل را به دست بگیریم. نیازها و اتفاق ها و فشارها را بازتعریف کنیم. و ما اکت بزنیم و محیط اطراف پاسخ بدهد. معمولن قبول کرده ایم و زیر بار رفته ایم که در همین اشل های تیپیکال و با همین هیجان های بای دیفالت که روی مثلن حوادث اطرافمان به صورت پیش فرض نصب شده حال کنیم و به همین مقدار شادمانی و خوشحالی بسنده کنیم. نمی دونم اصلن تونستم چیزی رو که می خوام بگم یا نتونستم.