سه‌شنبه، خرداد ۱۰

date Mon, Jan 14, 2008 at 10:48 AM

یک بار سوار تاکسی بودم در کریم خان که ترمز کرد پشت چراغ راهنمایی سر حافظ. ساعت 10 شب بود. جوانکی آن جا بود که راه می رفت و می لرزید و مرتب به این طرف و آن طرف ندا می داد که "سر جمهوری 2 نفر" و بعد تاکید می کرد که "کرایه 500 تومنه هاااا". در حالی که نه کسی آنجا بود و نه طرف اتوموبیلی داشت. راننده گفت بیچاره دیوانه است. و بعد گفت : "دیوانگی البته بد نیست، زمانه زمانه بدی ست برای دیوانه شدن".

دیه

می‏گن دیه بیشتر شده. قیمت خون آدمیزاد با نسبتی عجیب با قیمت گوسفند و شتر بالا می‏ره. اما قیمت آدم زنده همین‏جوری داره میاد پایین.هیچ نسبتی حتی با قیمت گوسفند و شتر هم نداره.

صداهای جرم گم شدند


دوباره رفتم برای دیدن "جرم" کیمیایی، با کمال تعجب متوجه شدم صداهای دوبله از روی فیلم برداشته شده و صدای خود بازیگرها جایگزین شده. خیلی نسخه دوبله شده بهتر بود. حال و هوای بهتری داشت. جالب اینکه خیلی دیالوگ‏ها عوض شده بود. یعنی سر صحنه یک چیز گفته بودند و در دوبله یک چیز دیگر که متن‏های دوبله هم بسیار جذاب‏تر بود. صداهای جرم رسما گم شدند چون هر چه سایت‏های خبری را هم می گردم خبری یا توضیحی در این‏باره پیدا نمی کنم.

ميهمان خانه مهمان كش روزش تاريك


خواهران و برادرانم تقاضای بنده را بپذیرید و بر احساسات، روحیات و دغدغه‌های فردی‌تان، به خاطر خدا و مردم، غلبه کرده و آنها را به نفع یک حرکت منطقی و تدریجی کنترل کنید. به خصوص جوانان عزیز میهنم، با همه حقی که در عصبانی و احساساتی شدن در زیر فشارها و سرکوب‌ها و دروغ‌ها و تهمت‌ها دارند، به خاطر نسل خودشان و آینده مردم و مملکت‌شان باید برخوردهای ولو واکنشی و احساسات پاک‌شان را کنترل کنند و درس‌های تاریخ پرفراز و نشیب و مملو از درد و رنج و هزینه‌های بسیار ایران عزیز را آویزه گوش‌شان نمایند و الا صداقت و شجاعت ستودنی و قابل احترام‌شان برای دستیابی به آزادی و عدالت کافی نیست.

دوشنبه، خرداد ۹

از شش جهتم راه ببستند

عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست

عشق گوید ... حق با شماست


- Posted using BlogPress from my iPhone

یکشنبه، خرداد ۸

ننشسته ای چه دانی

شب را تحمل کرده ام / بی آنکه به انتظار صبح مسلح بوده باشم


- Posted using BlogPress from my iPhone

شنبه، خرداد ۷

کلاس زبان دارم

با آدم های خیلی با برنامه که صد جور کلاس و برنامه ریزی دارن نباید رفاقت کرد. این آدما هیچ وقت به دلتنگی و گرفتاریت نمی رسن چون گرفتارن خودشون. فقطم وقتی خودشون گیرن یا تنهان یادت می کنن.


- Posted using BlogPress from my iPhone

جمعه، خرداد ۶

ح ر ف

حرف نزن
حرف می زنی، هم می زنی


- Posted using BlogPress from my iPhone

صمد گربه و فخری و خودش سه تایی

- اسلحه -حالا هر جورش- باهاس صیغه آدم بشه.

"جرم" را دیدم.




- Posted using BlogPress from my iPhone

چهارشنبه، خرداد ۴

بالا

بالاترین خوندن مث معاشرت کردن با آدمای خالی بند می مونه، هیجان زده می شی اما تهش هیچی نیست. بالاترین می خونی باید حواست باشه که اخبار رو همه رو ضرب در چهل درصد ضریب اغراق، بیست و پنج صدم ضریب خالی بندی و پنج درصد ضریب عناد بکنی. بعد تازه شاید یه چیزایی دستت بیاد

سه‌شنبه، خرداد ۳

اینجا بشکنم یار گله داره

یکی از بدبختی های ما ایرانی های گویا مسلمان تلویحا غرب زده اینه که از هر مناسبتی سه تا داریم. یه اسلامی یه باستانی یه دونه هم جهانی از خیر هیچ کدومش هم نمی شه گذشت. یه روز زن اسلامی، یه دونه جهانی یه دونه باستانی. یه بار روز عشق جهانی، یه بار باستانی، یه بار اسلامی (که گویا جدیدا کشف شده). بعد در بعضی مناسبت ها هم اینها جداگانه عمل می کنند. این عید داره اون عاشورا داره اون یکی کریسمس داره بعد اینا میفته رو هم اصلن یه وضعی می شه. خلاصه بد گرفتاریم آقا بددددد

سعدی سه

و ما ابری نفسی و لا ازکیها
که هر چه نقل کنند از بشر
در امکان است

دوشنبه، خرداد ۲

بربری و نوشابه

ته جیبم را ریختم بیرون، یک صد تومنی هم از تو داشبورد پیدا کردم. جمعش شد هزار و صد تومن. و سر نونوایی بر نیاورون سلامت، که یه بربری ازش گرفتم و از بقالی بغلی هم یه آب میوه و زدم به بدن. دویست تومن هم دادم به یه گدای مهربان. سر بالا و شکم سیر


- Posted using BlogPress from my iPhone

یکشنبه، خرداد ۱

پیچ

توضیح می دهی
باور نمی کنند
توضیح نمی دهی
دلخور می شوند
اعتنا نمی کنی
عصبی می شوند
اعتنا می کنی
جو گیر می شوند
عصبی می شوی
فرار می کنند
عصبی نمی شوی
حمله می کنند
باور نمی کنی
توضیح می دهند
باور می کنی
خرت می کنند


- Posted using BlogPress from my iPhone

سید خندان

اتفاقن صفاتی که محمد خاتمی را به نداشتن آنها متهم می کنند در آدم‏های سیاسی و حتی غیر سیاسی این مملکت چه امروز و چه در طول تاریخش اصلن نایاب نبوده که هیچ، فراوان هم بوده است. این کشور پر بوده همیشه از آدم‏های صریح و مثلن با شهامت و اهل تاخت و تاز زود رسیدن و متاسفانه هرگز نرسیدن. از قضا همین صبوری و مدارا و نگاه کلان داشتن و اصلاح طلب واقعی بودن است که در این مرز و بوم همیشه قحط بوده است. همین که کسی محبوبیت آنی‏اش را فدای مصلح بودن ذاتی‏اش بکند.

شنبه، اردیبهشت ۳۱

شاهدان

بالشم
پیرهنم
چراغم
همه شاهدند
که تا بامدادان آخرین روز ماه
بیدار و بی‏تاب ماندم
ساعتی به انتظار تو
ساعتی در کنار تو
ساعتی به بدرقه‏ات
و تا سپیده بو کشیدنت

سف سطه

مثلن گاهی شاید یهو ناگهانی یه جورایی تقریبن بعضی چیزا یه طوری باشه

نگران

جوانتر که بودم
انگار
اردیبهشت در دلم بود
زورم زیاد بود
اعتماد به نفس بالا
سی و یک اردیبهشت راه میافتادم به عربده کشی
که اردیبهشت در دل ما ادامه دارد
حتی اگر شب و روز
بر ما گلوله بارد
اما الان بند شدهام به همین بوی درختها
که بهشان میگویم بوی جفتگیری درختها
این بوی عجیب
که هر مرد بالغی و هر زن از آب گذشتهای
میداند که شبیه بوی چیست
و وقتی میپرسی یا میگویی
ریز میخندند
خلاصه بند شدهام به همین بوی درختها
نگرانم که تمام شود
خرداد که بیاید
این بو میرود
و بدون اینکه به تقویم نگاه کنی
میتوانی رفتن اردیبهشت را از بوی هوا بفهمی
حس پیری دارم
نگرانم
از همان جنس نگرانیهای تمام شدن غزلهای سعدی
که مثلن غزلی نماند که نخوانده باشماش
نگران رفتن اردیبهشتم

حافظ سه

نقش
خیال
روی تو
تا وقت صبحدم


بر کارگاه دیده بی خواب
می زدم

آخرین سپیده دم اردی بهشت

- Posted using BlogPress from my iPhone

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۸

بلیت

منشی شرکت یه بلیط آورده داده دستم می گه این بلیط برگشته، تاریخ رفت هنوز مشخص نشده. یعنی من الان می دونم کی بر می گردم اما نمی دونم کی می رم یا همچی چیزی

حافظ دو

عشق
کاری‏ست
که موقوف هدایت
باشد

غالبن
این قدرم
عقل و کفایت
باشد

ایده

از پیغوم پسغوم بدم میاد وگرنه همین جا واست می نوشتم که نبودنت اعصابمو گاییده

اين دم نکنم نشاط کی خواهم کرد


از خیام زیاد باید گفت. در شهر نسیه‏های بی سر و ته و آرزوهایی که افق برآورده شدن‏شان از نقطه تلاقی خطوط موازی هم دورتر است و در زمانه‏ی سال بی پایان نان و تره که گویا هیچ‏گاه قصد ندارد به نان و کره برسد و در میان مردمانی که از اخلاق تا خشونت‏شان فقط در گرو اجر ثواب و وحشت عقوبت گناه است، از خیام و هیچ‏های خانمان برانداز، زیادتر باید گفت. باید که پیاله پیش آورد، می باید خورد، آب نقد بر عطش نسیه باید ریخت و خوش باید بود که همین به اصطلاح و فقط مزرعه توشه اندوزی، بستر چه بسیار عاشقان سربه‏دار و زیبایی‏هایی‏ بوده است که چشم زیباشناس و اهل نظر خواهد که قدر حال بداند و هر آن این سه‏بعدی پرپیچ را پایان جهان بداند. در سرزمین قصه‏های حسین کرد و پر چانه‏های الی‏الابد، ایجاز خیامی باید که چهارپاره کند مثنوی‏های هفتاد من کاغذ را.

لب بر لب من نهاد و می گفت به راز
می خور که بدین جهان نمی آیی باز

بیست و هشت اردی‏بهشت، روز بزگداشت عمر خیام

سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۷

بانجی

گفتم نیای می میرم
نیومدی
منم همه سعی ام رو کردم ولی خوب همیشه همه چیز اونطوری که آدم می خواد جلو نمیره دیگه، خلاصه زنده موندم الانم جات خالی دارم می رم با بچه ها بانجی جامپینگ.


- Posted using BlogPress from my iPhone

دوشنبه، اردیبهشت ۲۶

ر ف ی قاف

رفیقی دارم که به معنای کلمه رفیق است، یعنی دقیقا ر ف ی قاف


- Posted using BlogPress from my iPhone

یکشنبه، اردیبهشت ۲۵

تا که شب چه زاید باز


هر روز صبح منتظر کار تازه ی دکتر احمدی نژادم. یعنی صبح که روزم را شروع می کنم، حتم دارم برای امروزم هم سورپرایزی چیزی خواهد داشت.

به شعر آرم این نامه را


بیا تا به شادی خوریم و دهیم
چو گاه گذشتن بود بگذریم




بیست و پنج اردی‏بهشت
روز بزرگ‏داشت فردوسی بزرگ

و به یاد استاد ابوالحسن صدیقی و مجسمه مرمرین میدان فردوسی تهران




شنبه، اردیبهشت ۲۴

سعدی دو

گر دلی داری
به دل بندی
بده

ضایع آن کشور
که سلطانیش نیست

شب عاشقان بی دل

یا ایها المزمل
قم اللیل الا قلیلا


- Posted using BlogPress from my iPhone

جهانکودک

مثل همیشه ات و همیشه ام

پنجشنبه، اردیبهشت ۲۲

ز

زنهار
از توییت یکصد و هفتم ات
زنهار

- Posted using BlogPress from my iPhone

آخی

فکر کن ...
ما هم یک روز
عاشقانه های جوانی هایمان را
برای جوانکی با شور باز خواهیم گفت
و او در حالی که زیر چشمی به صفحه تلفن اش نگاه می کند
آهی می کشد و می گوید : "آخی ............................... "



- Posted using BlogPress from my iPhone

حافظ یک

تو و طوبی
و ما و قامت یار

فکر هر کس
به قدر همت اوست


- Posted using BlogPress from my iPhone

تگ

مامان بزرگم وسط حرف های خواهر و برادرم وارد شد و پرسید تگ گردن یعنی چی و حالا خواهرم بیست دقیقه ست داره مفهوم تگ کردن رو واسه مامان بزرگم توضیح می ده و وضعیت بسیار بانمکی شده.

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۱

سعدی یک

عمر برف است و آفتاب تموز *
اندکی ماند و خواجه غره هنوز

*تموز : ماه اول تابستان

- Posted using BlogPress from my iPhone

سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۰

به راه بادیه مردن

همیشه همین طوری است. کسی در جهان اصالتن با مسیر کاری ندارد. حال در مسیر نیست برای کسی. همه طرفدار مقصدند. فقط و فقط اگر مقصد خوشایند باشد و اطمینان داشته باشند که مقصد باب میل خواهد بود، به مسیر هم گوشه چشمی دارند. و همین "گوشه چشم" هم اگر بر حسب تصادف و اتفاق، مقصد خوب از آب درنیامد، تبدیل می شود به "فحش و فضاحت". آدمی خواهی نخواهی نتیجه گراست. مسیر را به عشق نتیجه‏اش می رود. در حالی که بیشتر زندگی ما در همین مسیرهای با نتیجه نامعلوم سپری می شود. و خوب بیشترش هم طبعا با نارضایتی و خوددرگیری و فضاحت همراه است. این تردید در حصول نتیجه دلخواه، در رابطه دوچندان می شود. برای همین هم هست که بیشتر روابط انسانی شبیه سرمایه گذاری اند. رابطه را هم جان به جانش بکنی افق‏اش تردید است و شک. ذات رابطه مجبور می کند آدم را که یا با مسیر حال کند یا به گاییدن برود. امروز نرود فردا می رود. نتیجه رابطه همان مسیرش است. تناقض رابطه دقیقن همین جاست. و درست برای همین است که اکثر ملت در روابط انسانی شان به گاییدن می روند. یک سال دو سال با یکی حال می کنند بعد آخرش که جدا شدند، فحش را می کشند به همان سالها و قیافه آدم های مغبون را به خودشان می گیرند. انسان فانی خودخواه، همه چیز را فقط برای خودش و ابدی می خواهد و غافل است از اینکه وجود خودش اولین قسمت غیرابدی ماجراست.

یکشنبه، اردیبهشت ۱۸

بي لين

به خوابي آرزومندم وليكن / سر بي دوست چون باشد به بالين

تهران سه و سي و سه بامدادان يكشنبه هجده اردي بهشت







- Posted using BlogPress from my iPhone

شنبه، اردیبهشت ۱۷

پيشكشي

تلفن يك قسم تلگرافي ست كه با دهن حرف مي زنند و با گوش مي شنوند. اين سفر كه معين الملك آمد، يك دستگاه آنرا همراه پيشكش آورده است. از اتاق شمس العماره تا اينجاكه باغ سپهسالار است كشيده ايم.

يك صفحه تخته ي سوراخ سوراخي دارد كه انسان به همان سوراخ ها حرف مي زند و دو اسباب است كه به گوش گذاشته مي شنوند.

از اينجا با ميرزا محمد مليجك و آقا محمد نايب سرايدار صحبت شد. مثل اين است كه در حضور حرف مي زنند.

مليجك كوچك را خواستيم با او حرف زديم، به عينه گويا مليجك پيش ماست. خيلي چيز غريبي ست و ما تا به حال اين اسباب را نديده بوديم.

يادداشت هاي روزانه ناصرالدين شاه / ١٣٠٠ - ١٣٠٣ قمري / به كوشش پرويز بديعي





- Posted using BlogPress from my iPhone

اپيلاسيون

كه از وجود تو مويي
به عالمي نفروشم


- Posted using BlogPress from my iPhone

Angry birds 2

حالا فلسفشو بيخيال ....
بيا Angry birds بازي كنيم. منتهي واقعي. تو پرنده خشمگين باش و منم مي شم خوك تخم مرغ دزد ...
بپر تو بغلم


- Posted using BlogPress from my iPhone

استشهاديون

ساختار بازي angry birds همون حركت استشهادي يا انتحاري خودمونه هاااا. براي دفاع پرنده ها خودشون رو به كشتن مي دن و كلي خرابي و كشتار به بار مياد و اتفاقن تر و خشك هم با هم توش مي سوزن.ببين چجوري كپي برداري علني مي كنن بعد به خودمون مي فروشنش.







- Posted using BlogPress from my iPhone

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۴

شهرام

بودن با كسي كه غمش از خودش وفادارتره هم عالميه هاااااا


- Posted using BlogPress from my iPhone

دوشنبه، اردیبهشت ۱۲

عزیزم ...

یه پیشنهاد برای دوستان مقیم لندن.
از روی برنامه "بفرمایید شام" می تونید دوست دختر پیدا کنید برا خودتون. ایضا دوست پسر. یه تحقیق کامله. کجا می تونید دستپخت و اخلاقیات و وضع مالی و خونه و زندگی طرف رو یه جا بفهمید ؟؟؟؟ می تونید تازه صبر هم بکنید تا هزار پوند رو برد برید تو کارش که اون پوله رو هم با هم خرج کنید

اع

کسی میدونه از کجا می تونم چند رول کاغذ اسکناس تهیه کنم ؟؟؟
اع اع سوء تفاهم نشه ها برای یادداشت های روزمره می خوام.

DraFtS

یه سر به باکس درفت های ایمیل تون بزنید. اینقدر چیزهای جالب در این ایمیل های نفرستاده شده پیدا می کنید که تا شب سرگرمتون می کنه

كاررررررررگر

زنگ زده به من مي گه تماس گرفتم روزت رو تبريك بگم، ميگم چطور ؟!
مي گه اخه روز كارگره ديگه ... (هر هر هر مي خنده)

حالا خودش چي كارست ؟! دلال يا همون واسطه يا هر چي ....


- Posted using BlogPress from my iPhone

گلستان ميانسالي

هر بار از پيش تو، دل تنگ مي روم، گلي كوچك در گلستاني دور، مي پژمرد و هر بار شادمانم مي كني، گلي كوچك در گلستاني دور متولد مي شود.


- Posted using BlogPress from my iPhone

یکشنبه، اردیبهشت ۱۱

قوي ترين

اين آيتم، آيتم نصف كردن يك شهروند با شمشير سامورايي هستش، شركت كنندگان حق انصراف ندارن

خودنگاه ، سري بعدي مسابقات قوي ترين مردان ايران


- Posted using BlogPress from my iPhone