Adieu GaryCooper
i feel so close to everything that we lost, we'll never have to lose it again
شنبه، شهریور ۲۸
تنگ است بر او
شهریور بود
جایی میان هشیاری و مستی
جایی میان آفتاب و باران
در تلنگرهای محکم پاییز به تابستان
[...]
ناگاه
من
برای لحظهای
بیست و دو ساله شدم
بیست و هفت شهریور بود
-)
[اینجای شعر حذف شده است]
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی