یکشنبه، آذر ۲۷

فرح

خبر کوتاه بود
گفت : شنیدی فرح مرد ؟!!!
آن دختر شیرین عقل بی آزار
که فکر و خیال و تنهایی
دیوانه اش کرده بود
بی خبر مرد
انگار این همه سال
نمی دیدیمش
کنار ما بود
میهمان همه میهمانی ها
گوشه همه جشن های عروسی
نشسته بود
اما دیده نمی شد
با آرزوهایی که هرگز ندانستیم
با خیال هایی که هرگز نپرسیدیم
با نگاهی که در آن مکث نکردیم
چه بی مهر
حتی مکثی هم نکردیم
اصلن نفهمیدیم
چگونه کنار ما زندگی کرد
و چگونه کنار ما
مرد

فروردین نود